در درون شهر کوران دردها دارم ز بینایی

من سخنهای بد و نیک همه خامان این ره را شنیدستم

آن کسان را کز رسن بالا شده بر سوی بامی

پس چنان دانند کز آن بر فلک بالا برفتستند، دیدستم

در درون شهر کوران دردها دارم ز بینایی

همچنین هرگز نخواهم در میان بوق بیهوده دمیدن

تا بدانندم کسان اکنون رسیدستم

این شتاب خام زیبد کودکان را

می رسد زی منزل خود کاروان یک روز

از پی چه خسته کردن کاروان را ؟

#نیما_یوشیج

چه آرامش دلچسبی تماشای تو بهم میده

در درون شهر کوران دردها دارم ز بینایی

کاروان ,کسان ,شهر ,کز ,بینایی ,کوران ,در درون ,ز بینایی ,دردها دارم ,دارم ز ,کوران دردها

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قاب احساس جدید ترین ها سخن بلاگ A P H E L I O N آقای ربات داستان های صوتی شهدا مسیرزندگی 4seo فناوری اطلاعات و ارتباطات پسر تنها :)